Tuesday, November 13, 2007

تهران برای ترکها نا امن شده است



احسان آستارالی







دستگری فعالان سیاسی، حقوق بشری، دانشجویئ و در کل مدافعان بی دفاع آذربایجان در تهران با شدت و حدت ادامه دارد و با گذشت چندین ماه از دستگیریهای گسترده فعالان حقوق بشری و سیاسی در زنجان دولت فارسگرای تهران بدون توجه به حقوق بشر فعالان ملی آذربایجان در تهران را به حبس می برد و حق گرفتن وکیل و داشتن دادگاه عادلانه را هم از آنها می گیرد.

اولین یورش ماموران امنیتی به فعالان ملی در تهران از اواسط تابستان با دستگیر وکیل صالح کامرانی در کرج صورت گرفت و بعد از آن فعالان ملی آذربایجان به صورت سریالی یکی بعد از دیگری به محبس برده شده اند عبدالله عباسی جوان، دکتر محمد علی حیدری، یعقوب سالکی نیا(ایلقار مرندلی)، محمد نصرتی، سید قاسم سیدین زاده از جمله افرادی هستند که توسط توسط نیروهای امنیتی به صورت غیر قانونی دستگیر شده و به زندان اوین برده شده اند و تابحال هیچ کدام از این افراد نتوانسته اند برای خود وکیل بگیرند و بعضی از این افراد هم نتوانسته اند با خانواده خویش ملاقات داشته باشند.

اولین دستگری گسترده ترکها در تهران به اردیبهشت سال 1383بر می گردد که با یورش نیروهای امنیتی به خانه یکی از فعالان ملی با دستگیری ابراهیم جعفرزاده و جمعی دیگر از فعالان ملی و همچنین دستگیر تعدادی از فعالان ملی به همراه فرزاد صمدلی در روز 24 آوریل 1383 در جلو کلیسای سرکیس صورت گرفت که در آن زمان طوفانی به پا کرد و اخبار دستگیری گسترده ترکها در تهران در صدر اخبار قرار گرفت و افزوده شدن مساله ترک-فارس-ارمنی به این مساله هم جاذبه خاصی داده بود فضای نسبتا باز آن روز موجب شد که افکار عمومی به این دستگیریها عکس العمل نشان دهد و دولت مجبور شد که هر چه زودتر فعالان ملی را که بیش از 10 نفر بودند آزاد کند

این نوع دستگیری ها حکومت های بلوک شرق را در ذهن تداعی می کند که نیروهای امنیتی آن حکومتها با دستگیری یک نفر تمامی دوستان و فامیل آن فرد را در مدت زمان کوتاهی دستگیر می کرد تا اطلاعاتی از آنها بگیرد و این دستیگریها به هیچ قانونی مبتنی نبود بسیاری از مواقع دیده می شد که افرادی را دستیگر کرده اند که هیچ خبری از ماجرا نداشته و سالها بدون اینکه تفهیم اتهام شود در زندان می ماند بعدا بدون اینکه عذری خواسته شود فرد یا افراد را آزاد می کردند این بی قانونی و بی احترامی به نوع انسان یادگار این حکومتهای کمونیستی و فاشیستی است که امروزه در جمهوری اسلامی هم بکار گرفته شده است.



قصد حاکمیت از این دستیگریها هرچه باشد ولی حرکت ملی نشان داده است که بیدی نیست با این بادها بلرزد و حاکمیت هرچقدر فشار غیر قانونی و نامشروع خویش را بر فعالان ملی در تهران زیاد کند حرکت ملی قویتر و جهانی تر می شود، گسترش حرکت ملی از بطن آذربایجان به تهران و دیگر استانهای ممالک محروسه نشان از رشد فزاینده افکار ملی در میان ترکهای ساکن در جغرافیای ممالک محروسه دارد در این مساله اگر امروزه تهران برای فعالان سیاسی ترک نا امن شده ولی یک برگ موفقیت برای حرکت ملی و فعالان ملی است چرا که حرکت ملی جنگ را از خانه خویش به خانه دشمن آورده است در خانه حریف به مبارزه با دشمن می پردازد این یکی از تاکتیکهای مبارزاتی است که فعالان ملی به صورت سیال، مبارزه را از بطن آذربایجان به حاشیه ها برده وحریف را در این مراکز مشغول کرده است، این سیاست باید ادامه داشته باشد از سویوق بولاق(مهاباد)، قزوین گرفته تا ساوه و انزلی و رشت هم به این مساله باید بپیوندند و حاکمیت از جاهای مختلف باید تحت فشار قرار گیرد و در جاهای متعدد باید مشغول شود دیگر نباید ما در خانه خویش با حریف مبارزه کنیم و انرژی خویش را تحلیل ببریم باید نقاط مختلف مبارزاتی فعال شوند از جمله قشقایستان هم برای این مساله دارای پتانسیل زیادی است باید این نقطه را هم فعال کرد و به جمع مبارزات ترکها پبوند زد در هر شهری که ترکها زندگی می کنند باید فعالیت ملی زیادتر شود و سیالیت مبارزه حریف را خسته کند نا امن شدن تهران برای فعالان ملی نباید ما را بترساند در عوض باید فعالیت در این نقطه را زیادتر کرد و حومه تهران و مراکز ترک نشین اطراف تهران را هم باید به میدان مبارزاتی فعالان ملی تبدیل شود اگر بیداری ملی را در این مناطق تقویت کنیم حاکمیت مجبور خواهد شد واقعیت حرکت ملی را به عنوان یک واقعیت سیاسی بپذیرد و قبول این واقعیت شکستی بر حاکمیت تلقی خواهد شد و حرکت ملی یکی یکی خاکریزها را فتح خواهد کرد و سنگر به سنگر پافارسیستها را عقب خواهد راند چگونه که تابحال فعالان ملی با حرکت مدنی خویش توانسته اند حاکمیت را عقب برانند و ورقهای زرینی بر مبارزات ملی خویش بیافزایند.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home