Saturday, August 04, 2007



سٶزوموز

ظلم مثلث

٢٠٠٧- اوراق آيي (جولاي)

در ادبيات سياسي فارسي تعبير عربي به شكل ظلم مضاعف براي توصيف وضعيت برخي از گروههاي اجتماعي مانند زنان، ملتها و ... وجود دارد. مراد از ظلم مضاعف آن است كه اين گروهها علاوه بر معروض بودن به تضييق برخي از حقوق توسط دولت كه همه شهروندان ايران به صرف ايراني بودن از آنها محرومند، داراي برخي محروميتهاي ويژه خود نيز هستند.

هنگامي كه از ملل ايراني سخن گفته مي شود، اين اصطلاح براي تاكيد بر حقوقي كه اين گروهها در مقايسه با قوم فارس توسط دولت جمهوري اسلامي از آنها محروم نگاه داشته مي شوند بكار ميرود. اين حقوق شامل رسمي و دولتي نبودن زبان اين ملل، نام برده نشدن از اين ملل و زبانشان به اسم در قانون اساسي (بر خلاف قوم فارس)، عدم اداره امور سياسي و فرهنگي خود، معروض بودن به تبعيض دولتي در تخصيص اعتبارات و عدم برخورداري از امكانات برابر رشد و توسعه اقتصادي در مناطق غيرفارس.... است. از اين جنبه ها همه ملل ايران به جز فارسها تحت ستم مضاعف ملي قرار دارند.

اما هنگام بررسي گروههاي منسوب به ملت ترك در ايران، به مواردي برخورد مي شود كه نمي توان آنرا با اصطلاح ظلم مضاعف توصيف نمود. در اين موارد گروههاي ترك از محروميت و تضييق حقوق ديگري نيز رنج ميبرند كه شايسته است آنرا به عنوان ظلم ثلاثي و يا ظلم مثلث ناميد.

ظلم مثلث در استان همداني آزربايجان

اخيرا در مطلبي از نشريه سينا چاپ استان همدان، گفته مي شود كه اهالي ترك اين استان كه اكثريت جمعيت استان را نيز تشكيل مي دهند، به تبعيضات اعمال شده توسط سازمان صدا و سيماي استاني اعتراض نموده و خواستار تاسيس شبكه تلويزيوني خاص خود، و يا الحاق خود به پوشش تلويزيوني استان مجاور زنجان كرده اند: "براي نيمه شمالي استان همدان كه بيش از يك ميليون نفر ترك در آن ساكن اند نيز يك شبكه راديو و تلويزيوني محلي مستقل از شبكه راديو و تلويزيون مركز همدان داير شود يا اينكه نيمه شمالي استان همدان (مناطق ترك نشين) زير پوشش شبكه استاني راديو و تلويزيون استان زنجان قرار گيرد. .... سهم يك ميليون ترك استان همدان از شبكه استاني راديو و تلويزيون همدان، فقط يك ساعت برنامه اخبار تركي (البته تركيفارسي!) است و ديگر هيچ! نه تنها هيچگونه برنامه و سريال و فيلم و ... به زبان تركي پخش نمي شود و از موسيقي تركي همدان و در مجموع موسيقي آزربايجاني در آن خبري نيست بلكه حتي در برنامه هاي اندكي هم كه با زبان فارسي در مورد مردم ترك نيمه شمالي استان همدان است تلاش مي شود كه فضاي آن برنامه ها غير تركي شود. .... به تقاضاها و اعتراضات مكرر مردم ترك استان همدان در طي اين چند سال توجهي نمي نمايند".

البته محروم بودن تركان استان همدان از حقوق ملي خود از جمله همين حق داشتن تلويزيون استاني تركي، بي شك مي تواند در مقوله ظلم مضاعف گنجانده شود. اما هنگامي كه وضعيت تركان شمال استان همدان كه اكثريت جمعيت اين استان را تشكيل ميدهند با كردان جنوب استان آزربايجان غربي كه اقليتي در اين استانند را مقايسه كنيم در مي يابيم كه اين محروميت نه با ظلم مضاعف بلكه با ظلم مثلث قابل توجيه است. كردان جنوب استان آزربايجاني غربي- در حاليكه اقليتي ملي در اين استان اند- داراي مركز تلويزيوني استاني ويژه خود و مستقل از مركز استان اورميه اند: "در استان آزربايجان غربي، اقليت كردي ساكن مناطق جنوبي آن استان، داراي شبكه تلويزيوني و راديوئي محلي به مركزيت مهاباد و مستقل از شبكه استاني مركز اروميه هستند". اما تركان شمال استان همدان در حاليكه اكثريت ملي در اين استان را تشكيل مي دهند نه تنها از تسلط بر مركز تلويزيون استاني محرومند (اين مركز به اقليت قومي فارس اين استان تعلق دارد)، بلكه حتي از داشتن مركز تلويزيوني استاني ويژه خود مانند آنچه كردان استان آزربايجاني از آن برخوردارند، نيز محرومند.

بيش از نيمي از آزربايجان معروض به ظلم مثلث است

اين وضعيت شرم آور در شمال غرب كشور منحصر به استان آزربايجاني همدان نيست. در استانهاي آزربايجاني قزوين، مركزي، تهران و قم و نيز بخشهاي آزربايجاني استانهاي كردستان، كرمانشاهان و گيلان نيز وضعيتي مشابه حتي اسف انگيزتر وجود دارد. بر اساس بعضي ويژگيهاي مشترك اين استانها را مي توان به سه دسته "همدان-قزوين-مركزي"، "تهران-قم" و "گيلان-كردستان-كرمانشاهان" تقسيم نمود.

در دسته همدان-قزوين-مركزي، اكثريت مطلق جمعيت اين استانها را تركان تشكيل مي دهد، اما اكثريت جمعيت مراكز استانها يعني شهرهاي همدان، قزوين و سلطان آباد (اراك) در دهه ها و يا سده اخير فارس زبان شده است. بنابر اين در اين استانها اكثريت ترك استان، تحت حاكميت اقليت عمدتا فارس ساكن در مركز استان قرار دارد. اين نمونه كلاسيك ظلم مثلث است.

در دسته تهران-قم علاوه بر بخشهاي ترك نشين غربي اين استانها، اكثريت جمعيت مركز استان يعني شهرهاي تهران و قم نيز ترك است. اما به سبب آنكه تهران پايتخت سياسي كشور و قم پايتخت مذهبي آن بشمار ميرود اين مراكز از پايگاههاي قوميتگرائي فارسي در كشور شمرده مي شوند و سياست غليظ فارسگرائي و ناديده گرفتن خشن حقوق ملي تركان ساكن در اين دو شهر و بخشهاي ترك نشين غرب اين استانها از طرف دولت تعقيب مي شود. در نتيجه اكثريت ترك اين دو شهر نيز، مانند بقيه اهالي ترك استان از كليه حقوق ملي خود محروم نگاهداشته شده اند و البته در مراكز صدا و سيماي اين استانها هم كوچكترين حضوري ندارند.

در دسته سوم يعني گيلان-كردستان-كرمانشاهان، تركان اقليتي كوچك در استانند. در استان گيلان بخشهاي آزربايجاني و ترك نشين در شهرستانهاي آستارا، هشتپر، انزلي... در شمال استان و رودبار در جنوب استان؛ در استان كردستان عمدتا در شهرستانهاي بيجار و قروه و در استان كرمانشاهان در شهرستان سنقر قرار دارد. اين تركان كه در مراكز استاني نيز حضور قابل ملاحظه اي ندارند، و بويژه در استان كردستان توسط مقامات استاني از همه حقوق ملي خود محروم از جمله حضور در صدا و سيماي استاني محروم نگاه داشته شده اند (مقايسه كنيد حقوق كردان در جنوب استان آزربايجان غربي مثلا داشتن مركز صدا و سيماي مستقل را با حقوق تركان در استان كردستان كه از داشتن چنين حقي محرومند). اينها نيز نمونه بارز ظلم مثلثند.

ظلم مثلث در استان خراسان شمالي از افشار يورد

افشار يورد منطقه ترك نشين شمال شرق كشور است و از مناطق ترك نشين استان خراسان شمالي، كه اكثريت مطلق جمعيت آن ترك است و استان خراسان رضوي تشكيل ميشود. مركز استان خراسان شمالي شهر ترك نشين بجنورد است. در اين شهر ترك نشين و مركز استان، راديو داراي برنامه هائي به زبانهاي كردي و تركمني است اما عليرغم خواست و اعتراض مكرر مردم داراي هيچ گونه برنامه اي به زبان تركي، زبان اصلي و عمده بجنورد و خراسان شمالي نيست. علي اكبر سراجي محقق و شاعر ترك و سراينده منظومه ياد اولسون در اين باره مي گويد: "راديو بجنورد به زبانهاي كرمانجي و تركمني برنامه دارد ولي به زبان تركي كه زبان اصلي بجنورد است٬ برنامه اي ندارد. در اين مورد بارها به راديو بجنورد اعتراض شده است". در باره وجود برنامه هاي تلويزيوني به زبان تركي بنده شخصا معلوماتي ندارم اما گمان نمي كنم كه وضع تلويزيون بهتر از راديو بوده باشد.

ظلم مثلث در استانهاي فارس، اصفهان و .... از قاشقاي يورد

قاشقاي يورد منطقه ترك نشين متراكم در جنوب ايران است. اين منطقه بخشهاي وسيعي از استانهاي فارس، اصفهان و برخي از استانهاي مجاور را در بر مي گيرد. قاشقاي يورد شامل همه مناطق ترك نشين جنوب ايران است و منحصر به مناطق صرفا قاشقاي نشين نيست، بلكه اصطلاح قاشقاي يورد، علاوه بر اتحاديه ايلات ترك قاشقاي، همه تركان فريدن، ابيورد، تركان داخل در اتحاديه ايلي خمسه (بئش اويماق)، گروههاي افشار، شاهسئوه ن، قاراگٶزلو و همه ديگر تركان ايلي و غير ايلي كوچك و بزرگ ساكن در جنوب ايران را نيز در بر مي گيرد. (در واقع قاشقايي نامي اختياري براي اتحاديه ايلي تركان بوده كه در طول زمان گروههاي ايلي ترك مختلفي به آن ملحق و يا از آن جدا شده اند. امروز نيز مصلحت است كه – به دليل كثرت قشقائيان، تاريخ سياسي برجسته شان، وجود تقسيماتي اداري بنام ولايت قشقائي در سابق و نيز شعور ملي تركي بالاي ايلات تركي داخل در اين اتحاديه، تمام تركان جنوب ايران، بويژه گروههاي ايلي مانند تركان اتحاديه ايلي خمسه بهارلو، ايناللو، نفر و... ، افشار، بوچاقچي، شاهسئوه ن، قاراگٶزلو .... داوطلبانه به اتحاديه تركي قاشقاي ملحق شوند و در سايه اين اتحاديه به روند ادغام انساني، فرهنگي، ايلي، زباني و سياسي و سرزميني بين تركان جداسر در جنوب ايران شتاب بخشند).

امروز هم در استان فارس و هم در استان اصفهان جمعيت بسيار قابل ملاحظه اي از اهالي را -حتي طبق برخي از منابع اكثريت جمعيت را - تركان ايلي و غيرايلي تشكيل مي دهند. اما اين تركان بر خلاف وضعيت استانهاي ديگر كه گروههاي ملي در آنها داراي اكثريت اند مانند استان كردستان و ..... از هيچگونه حضور قابل ملاحظه اي در سيما و صداي استان برخوردار نيستند. از اينرو تركان اين استانها نيز استحقاق آنرا دارند كه در گروه معروض به ظلم مثلث جاي داده شوند.

روش تقليل ظلم مثلث به ظلم مضاعف

به نظر ميرسد علاوه بر اهتمام براي نيل به اهداف عمومي كه دير يا زود محقق خواهند شد مانند رسمي و دولتي شدن زبان تركي، ايجاد راديو و تلويزيونهاي تركي سراسري و تصحيح مرزهاي استاني فعلي بر اساس بافت ملي ساكنين و ... تركان هر استان و شهرستان مي بايست بر اساس شرايط ويژه خود اهداف مشخصي را تبيين و براي تحقق آنها به طور پيگير و متشكل اقدام نمايند. مي بايد فرهنگيان و روشنفكران و مردم خواستار تاسيس و يا افزايش برنامه هاي راديو تلويزيوني اعم از فيلم، خبر، موسيقي،... به زبان تركي شوند، اين خواستها را پي در پي در نشريات و سايتهاي اينترنتي منعكس نمايند و به گوش مسئولين محلي و مخصوصا نمايندگان مجلس برسانند، براي تحقق هر چه سريعتر اين خواستهاي دمكراتيك، آنها را به ميان مردم برده، افكار عمومي توده ترك در حمايت از آنها را شكل دهند، در صورت مساعد بودن شرايط همانگونه كه در نمونه استان همدان ديده مي شود، خواستار تاسيس مراكز راديو تلويزيوني مختص خود در استان شوند و يا قرار گرفتن تحت پوشش استان مجاور ترك نشين با برنامه هاي تركي بخواهند. و يا مانند نمونه بيجار و آستارا اساسا خواهان انتزاع از استانهاي مطبوع و الحاق به استانهاي آزربايجاني مجاور مانند اردبيل و زنجان شوند.

گئرچه يه هو!!!

0 Comments:

Post a Comment

<< Home