Friday, May 26, 2006



دانشجويان و فعالين سياسي جانباز و آزاده آذربايجاني مقيم تهران

بسمه تعالي

جناب احمدي نژاد ـ رياست محترم جمهوري
با سلام

احتمالا كه نه ـ حتما اخبار مربوط به حوادث آذربايجان و دانشگاه هاي سراسر كشور را كه در پي چاپ و انتشار مطالب توهين آميز نسبت به تركان طي دو شماره مورخه هاي 22و29 ارديبهشت ماه سال جاري (1385) در روزنامه ايران، به وقوع پيوسته است شنيده و خوانده ايد. در اين خصوص مطالبي را به استحضار حضرت عالي مي رسانيم:

1- اينجانبان چون شما را منتخب مردم ايران دانسته خود را پاي بند قوانين جاري كشور دانسته، و كليه نهادهاي دولتي و حكومتي را برخاسته از متن جامعه مي دانيم و نيز از آنجا كه نه تنها مشروعيت شما بلكه مشروعيت كل حكومت ناشي از حمايت و پشتيباني تمامي آحاد و ملت مي باشد و بر اين اساس كليه مسئولين نظام خود را خدمت گزار مردم مي دانيد و حق هم همين است . بنابراين صيانت از شخصيت و هويت تمامي آحاد جامعه از هر نژاد و زباني كه باشند، بر هر آئين و اعتقادي كه باشند؛ علاوه بر اين وظيفه الهي و انساني هر تك تك افراد جامعه است؛ براي شما وظيفه اي است مقدس الهي و نيز حرفه اي شغلي. كوتاهي و يا سهل انگاري در اين امر خيانت به آرمان هاي مقدس مردم ايران و خصوصاً خيانت به يكصد سال مبارزه ضد استبدادي و ضد استعماري پيشگامان اين نهضت است كه علي رغم وقوف به تمايز و تفاوت هاي نژادي و زباني و فرهنگي و علي رغم تاكيد بر هويت اصيل و محلي و ملي خود در دفاع از ايران و حفظ وحدت لحظه اي درنگ نكرده اند. اين تفاوت ها حتي به تصريح در كلام ا… مجيد هم آمده است:

«وجعلناكم شعوباً و قبائلاً لتعارفوا»

2- متاسفانه خطي در مراكز فرهنگي و حتي دولتي و حكومتي وجود دارد كه پايه هاي تئوريك خود را بر سلطنت 2500 ساله، سانتراليسم سياسي، اقتصادي، فرهنگي و نفي نژادها، زبان ها و گويش ها و حتي فرهنگ هاي بومي قرار داده و در راستاي يكسان سازي فرهنگي، زباني و …كه از سياست هاي بجاي مانده از سلطنت پهلوي و خصوصاً سياست هاي هم شكل و هم فرم سازي رضا شاه است كه اينك بعد از تحقق نظام جمهوري اسلامي و تغيير شرايط اجتماعي مردم ايران و در دورة تكثرها و … كاركرد نداشته و روز به روز جامعة ايران را با معضلاتي جدي مواجه ساخته است. با گسترش وسايل ارتباطي اعم از ماهواره، اينترنت و … و مطرح شدن هويت هاي مجازي و قومي و نيازهاي افراد جامعه و بهم پيوستن افراد و مطالبات آن ها، ديگر نمي توان با رد تكثر امر نمود همه يكسان بيانديشند. قبول تكثر و تنوع خصوصاً قومي نژادي و زباني كه قدمت طولاني هم دارند الزامي بوده و از ابزارهاي عقلاني و حكومت داري در اين دوره و زمانه است خصوصاً اين كه تفاوت ها هم در حقوق بشر اسلامي ديده شده است و هم در حقوق بشر بين المللي.

3- اين يكسان سازي بر حول محور فارسي سازي شكل گرفته و با چسبانيدن خود به سلطنت 2500 ساله شاهنشاني و بزرگ نمايي كوروش كبير و با خيرخواهي ظاهري، حكومت هاي استبدادي و غيرمردمي را كه نيازمند شديد نفي مردم و تكثر و نيز نيازمند سانتراليسم بوده اند با خود همراه مي كردند و علي رغم عدة قليل شان سهمي بزرگ در تصميم سازي كشور ايفاد كرده و مي كنند.

4- با پيروزي انقلاب مردمي سال 57 و برچيدن بساط استبداد و سلطنت ظهور حكومت هاي مردمي كه اساس حكومت خود را بر به رسميت شناختن تك تك آحاد جامعه قرار داده بودند درحاشيه قرار گرفتند. زماني كه جنگ تحميلي به وقوع پيوست تمام آحاد جامعه اعم از ترك، كرد، بلوچ، عرب و … برادرانه و برابرانه اسلحه به دست گرفته و به دفاع از ملت و كشور برخاستند. بر كسي پوشيده نيست سياه و سفيد، عرب، ترك و فارس براي دفاع از آرمان مشترك خويش كه همانا دفاع از انقلاب ضد استبدادي و ضد استعماري بود پاكباخته در جبهه ها حاضر مي شدند و نيازي به صدور فتواي وطن خواهي و وطن پرستي اين عده قليل نداشتند چه دراين صورت شايد نه همين وطن ادعايي آقايان باقي مانده بود و نه بيت المالي كه از آن ارتزاق مي كنند و به ولي نعمت خويش توهين. متاسفانه اين عدة قليل در سايه تغافل مسئولين و سوءاستفاده از حافظه شفاهي ملت مجدداً سربرآورده و قصد دارند تحت لفافه وطن پرستي و حفظ وحدت كشور و خيرخواه نشان دادن خود ضمن انجام به ماموريت ضد مردمي و ضد انقلابي خويش سهم خويش را در تصميم سازي ها و قدرت افزايش دهند. همچنين لازم به تذكر نيست تجربه تاريخي نشان دهنده آن است كه پان تركيسم و پان فارسيسم دو تيغه يك قيچي اند ولازم و ملزوم يكديگر تا ايران را نابود كنند. ما وطن پرستي را نه از فارسي سازي كه در دفاع از آرمان انقلاب و اسلام آموخته ايم نگذاريد اين عشق به وطن با اين نداهاي يكسان سازي و فارسي سازي كه نه به درد امروز مي خورد و نه به درد تقويت پايه هاي حكومت مردمي _ كه حكومت هاي مردمي پايه هاي خود را در خدمت به مردم تحكيم مي كنند _ خدشه دار شده و درسايه تداوم سياست هاي فارسي سازي كه در واقع كاربردي جز ايجاد شكاف و تفرقه در جامعه امروزمان ندارد، از بين برود.

واقعيت اين است كسي كه به خانواده خود علاقه نداشته باشد وطن خواهي اش دروغ است و كسي كه ریشه و زبان مادري و اصلي خودرا دوست نداشته باشد چگونه مي تواند از زبان فارسي دفاع كند؟ عشق ما به زبان تركي، عشق به زبان مادري است. همين زبان مادري ماست كه در تاسوعا و عاشورا ما را به حسين و علي و اهل بيت پيوند مي دهد نه زبان فارسي.آنچنان به آن عشق مي ورزيم كه حاضريم جانمان را فداي آن كنيم چه بدون آن ما مرده ايم و ديگر هويتي نخواهيم داشت و باهويتي عاريتي نمي‏توان سخني از عشق به وطن گفت. ما ايراني هستيم به همين زبان اگر مي پذيريدمان بسم ا… و اگر نه كوله بارمان را بر مي داريم و راهمان را جدا مي كنيم. عشق به اسلام و امامان كه انحصاري زبان فارسي نيست. مي توانيم دين خويش به اسلام و قرآن را حتي در زبان تركي مادري خويش ادا كنيم، انتظارمان اين است نگذاريد تفاوت زباني مايه جدايي شود. ما را به همين صورت پذیرا شده به رسمیت بشناسید.

4- اكنون توهين به زبان تركي و تركان آذربايجاني متاسفانه اسباب تفريح و خنده در برنامه سازي صدا و سيما وساير نهادهايي است كه توليدات فرهنگي دارند. بحث روزنامه ي ايران نيست. دغدغة خاطری است از آن جه كه نوعي پاكسازي قومي هم در دواير دولتي و هم در تنظيم بودجه كشور و غيره وجود دارد. به نظر مي رسد نيازمند قانوني هستيم تا از هويت ها و زبان هاي محلي صيانت كند و متخلفان بايد از عواقب كارهاي خويش بيمناك باشند.

بنابراين خواسته ما كه جداي از خواسته مردم آذربايجان نيست در عذرخواهي وزيرارشاد خلاصه نمي‏شود ما خواهان قانوني هستيم كه از هويت متمايز و متفاوت ما صيانت كند و در پايان مجدداً ياد آور مي شويم كه:

«وجعلناكم شعوباً و قبائلاً لتعارفوا»

آقاي رئيس جمهور!

در سالروز آزادی خرمشهر و به یاد همه شهدای آذربایجان که همدلانه در کنار عرب ، کرد، فارس و… از مام وطن دفاع نموده اند از شهید باکری ها ، شهید یاغچیا ها، تجلایی ها، شفیع زاده ها و …. که از دید آقایان پان فارسسیتها جرمشان ترک بودن و اذربایجانی بوده است و در این جریان حریم آنان نیز مورد هتک و اهانت قرار گرفته عذر خواسته، ضمن محكوم نمودن بي نظمي و آشوب و هم چنين مداخله عناصري بظاهر حزب ا… و غيره در حركت مردمي ملت آذربايجان خواستار طرح و تصويب و اجرايي شدن قانون صيانت از قوميت ها بوده و بديهي است تا به نتيجه رسيدن آن از اين نهضت مردمي حمايت و دفاع كرده و خواهان ادامه آن هستيم.

3/3/85

جمعي از دانشجويان و فعالين سياسي جانباز و آزاده آذربايجاني مقيم تهران

0 Comments:

Post a Comment

<< Home